اسلام انقلابی

شاخصه‌ها و ویژگی های اسلام انقلابی و ظلم ستیز در قرآن و احادیث

اسلام انقلابی

شاخصه‌ها و ویژگی های اسلام انقلابی و ظلم ستیز در قرآن و احادیث

ظلم‏ستیزی و عدالتخواهی اسلامی

ترک ظلم ستیزی و مرگ تفکر عدالتخواهی باعث سلطۀ اشرار و ستمگران بر جامعه می‏گردد و شریعت و دین (و در واقع تفکر دینی و مذهبی) نیز قوام و پایۀ خود و در نتیجه قدرت پویایی خود را از دست می‏دهد. امام علی(ع) در این ارتباط می‏فرماید:

«قوام الشریعة الامر بالمعروف و النهی عن المنکر»  (قوام و جوهرۀ وجودی شریعت، امر به معروف و نهی از منکر است.)

 

عوامل متعددی باعث مرگ تفکر ظلم‏ستیزی و عدالتخواهی می‌شود که برخی از آنها عبارت است از:

 

1 - ترس از زیان مالی و جانی؛ به گونه‏ای که افراد حفظ خود و جان خود را از عدالتخواهی و قیام برای برپایی عدالت برتر و بالاتر می‏دانند و چون احساس خطر می‏کنند لذا لب فرو میبندند و ظلم همچنان بر سلطۀ خود ادامه می‌دهد

 2 - ضعف ایمان دینی؛ با کاهش قدرت اعتقادی افراد و سست شدن ایمان آنها، توانایی ایستادگی در مقابل ظلم و ستم را از دست داده به همین جهت از ظلم‏ستیزی و عدالتخواهی روگردان می‌شوند.

 3 - حرص و طمع و دنیاپرستی؛ طمع و دنیاپرستی تفکر ظلم ستیزی و عدالتخواهی را می‏میراند و تفکر تملق‏گرایانه و چاپلوسی را احیا می‏سازد. وقتی انسان به دام حرص و آز گرفتار می‏شود، قدرت «امر به معروف» و «ستیز و مبارزه با ظلم و بیعدالتی» و جرأت بر مقابله با کژیها و نارواییها را از دست می‏دهد.

 4 - ندادن احتمال اثر؛ یکی دیگر از عوامل عمدۀ مرگ تفکر ظلم‏ستیزی، ندادن احتمال اثر فوری و در زمان است. به گونه‏ای که افراد استدلال می‏کنند که مبارزه ما اثر ندارد و کسی آن را نمی‏پذیرد و بدینسان تکلیف را از دوش خود ساقط می‏کنند. اینگونه افراد فکر می‏کنند، تأثیر مقابله با ظلم و بیعدالتی باید آنی و گذرا و فوری باشد. در حالیکه در مبارزه با ظلم و ستم و بیعدالتی و قیام در راه حق همیشه نباید منتظر اثر و نتیجه بود بلکه باید آن را به مثابه تکلیف نگریست.

 5 - روحیه سازشکاری و مداهنه با اهل ظلم و ستم ستمگران و جباران؛ سازشکاران توانایی ظلم‏ستیزی و عدالتخواهی را از دست می‏دهند و به علت سازش و   مداهنه حاضر به همکاری با ظلم می‏گردند.

 6 - حفظ آبرو؛ برخی نیز به اعتبار اینکه مبارزه با ظلم و ستم و بیعدالتی در جامعه‏ای که در تمام ابعاد آن بیعدالتی حاکم است، نتیجه‏ای جز رفتن آبروی آنها و پایمال شدن شخصیت آنها به دنبال ندارد؛ از این رو به علت سرزنش مردم و ملامت دیگران از مبارزه با ظلم و بی‏عدالتی چشم می‏پوشند. در حالیکه در روایات آمده است:

«... وصکوا بها حیاهم و لاتخافوا فی الله لومة لائم».   (... و پیشانی بدکاران را محکم بکوبید (با آنها بستیزید) و در راه خدا از ملامت و سرزنش دیگران هراس نداشته باشید.)

 7 - جبرگرایی؛ جبرگرایی مسلکی فلج کننده و میرانندۀ تفکر ظلم‏ستیزی و عدالتخواهی است و دست تطاول زورگویان را درازتر و انتقام و دادخواهی مظلومان را تنگتر می‏کند.

 8 - برداشتهای غلط؛ از سایر ابعاد دینی چون صبر، توکل، حلم، انتظار فرج.

9 - جامعه‏گریزی؛ و دوری از مردم و جامعه که باعث بی‏اعتنایی و بی‏خبری می‏گردد.

 

یکی از بزرگترین عوامل انحطاط جوامع بشری این است که طرز تفکر افراد و جامعه در مورد مبارزه و مقابله با ظلم و ستم و طرز تصور آنها در مورد عدالت و عدالتخواهی بمیرد. در این صورت جامعه در برابر ظلم و ستم تسلیم می‏شود و ظلم و ستم را می‏پذیرد و لذا اشرار و بدترین افراد بر جامعه مسلط می‏گردند. امام علی(ع) در بخشی از سخنان خویش تفاوت آگاهانه و ترک امر به معروف و نهی از منکر را دلیل اصلی سقوط تمدن‏ها می‏داند.

 

«... لاتترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم اشرارکم».   (امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که تبهکاران بر شما چیره می‏شوند.)

مبارزه با ظلم

در هیچ مکتبی به اندازه ی اسلام بر مبارزه با ظلم و دفاع از حقّ خود و اجتماع تأکید نشده است. از منظر اسلام ، ظلم ستیزی از وظائف تک تک مسلمین می باشد و اگر کسی این فریضه را به جا نیاورد گناهکار است و در روز قیامت مجازات خواهد شد. رسول الله صلى اللَّه علیه و آله فرمود: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم ـــــ هر که صبح کند و به امور مسلمین همت نگمارد ، از آنها نیست ، و هر که بشنود مردى فریاد می زند که « ای مسلمانها به دادم برسید» و جوابش نگوید (به داد او نرسد) مسلمان نیست. » (الکافی ، ج‏2 ،ص164 )

حسابرسی آخرت نه تنها ما را از ظلم ستیزی باز نمی دارد ، بلکه خود عاملی برانگیزاننده برای ظلم ستیزی است ؛ چون اگر کسی ظلم ستیز نباشد ، در آخرت مجازات خواهد شد.